دست در خون زدن

پیشنهاد کاربران

دست در خون زدن ؛ کنایه از جنگ کردن. ( آنندراج ) :
روم خیمه بر طرف جیحون زنم
ابا دشمنان دست در خون زنم.
فردوسی ( از آنندراج ) .

بپرس