دست در بغل داشتن ؛ کنایه از معطل و بیکار بودن. ( آنندراج ) .
- || کنایه از پنهان کردن دست در آستین. ( آنندراج ) :
فرصت خاریدن سر نیست از حیرت مرا
دست خود را در بغل پیوسته دارم همچو سرو.
ظهوری ( از آنندراج ) .
- || کنایه از پنهان کردن دست در آستین. ( آنندراج ) :
فرصت خاریدن سر نیست از حیرت مرا
دست خود را در بغل پیوسته دارم همچو سرو.
ظهوری ( از آنندراج ) .