دست تصرف ؛ اضافه استعاری.
یعنی انسانهای بزرگ مانند خورشیدند برای تابیدن ازکسی اجازه نمی گیرند.
نه تنهااجازه نمی گیردبلکه اجازه دست تصرف هم دارند. بطورمثال؛ عدم دخل تصرف درساخت بمب اتم، درحالی که توانایی ساختش رادارند.
نه تنهااجازه نمی گیردبلکه اجازه دست تصرف هم دارند. بطورمثال؛ عدم دخل تصرف درساخت بمب اتم، درحالی که توانایی ساختش رادارند.