دست به دامن شدن

واژه نامه بختیاریکا

تِراسِستِن؛ وا تِراسِستِن

اصطلاحات و ضرب المثل ها

معنی ضرب المثل -> دست به دامن شدن
به کسی متوسّل شدن و پناهنده شدن.

جدول کلمات

توسل

پیشنهاد کاربران

چنگ در دامن کسی زدن ؛ یاری خواستن. طلب کمک کردن. متوسل شدن. تشبث :
دشمن از تو همی گریزد و تو
سخت در دامنش زدستی چنگ.
ناصرخسرو.
می ننگرند عیب گریبان خویش را
در دامن حکایت ما چنگ می زنند.
مجد همگر ( از آنندراج ) .
چنگ بر دامن زدن ؛ متوسل شدن به کسی. رجوع به چنگ در دامن زدن شود :
جواهر جست از آن دریای فرهنگ
بچنگ آورد و زد بر دامنش چنگ.
نظامی.
سنگ خاله قورباغه را گرو کشیدن ؛ به امری یا دلیلی ناچیز متمسک و متوسل شدن.
to plead with sb to do sth

بپرس