دست به دامان


معنی انگلیسی:
suppliant, supplicant

پیشنهاد کاربران

دست به دامان ( یا به دامن ) کسی شدن ؛ بدو متوسل شدن. بدو ملتجی گردیدن. از او به تضرع و ابتهال خواستن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) .
دست به دامان ؛ ملتجی. ملتمس. متقاضی :
دیگر به کجا میرود آن سرو خرامان
چندین دل صاحبنظران دست بدامان.
سعدی.

بپرس