دست به خون شستن ؛ خونریزی کردن. کشتار کردن :
دلیران توران شدند انجمن
که بودند دانا و شمشیرزن
بسی رای زد رزم را هر کسی
از ایران سخن گفت هر کس بسی
وزان پس بر آن رایشان شد درست
که یکسر بخون دست بایست شست.
فردوسی.
دلیران توران شدند انجمن
که بودند دانا و شمشیرزن
بسی رای زد رزم را هر کسی
از ایران سخن گفت هر کس بسی
وزان پس بر آن رایشان شد درست
که یکسر بخون دست بایست شست.
فردوسی.