دست به تخته بستن ، دست بر تخته بستن ؛ معطل و بیکار گردانیدن.
- || نوعی از سیاست مقرری است. ( آنندراج ) :
خوش اختلاط گرم به آن طره می کند
و آخر به تخته باد صبا دست شانه بست.
تأثیر ( از آنندراج ) .
- || نوعی از سیاست مقرری است. ( آنندراج ) :
خوش اختلاط گرم به آن طره می کند
و آخر به تخته باد صبا دست شانه بست.
تأثیر ( از آنندراج ) .