دست به بیع دادن ؛ خرید و فروش کردن. رجوع به این ترکیب ذیل دست شود.
دست به بیع دادن ؛ در صدد بیع و شرا بودن. ( آنندراج ) :
گر به بیعش اجل دهد دستی
کیسه ای پر کنم بسود و زیان.
ظهوری ( از آنندراج ) .
گر به بیعش اجل دهد دستی
کیسه ای پر کنم بسود و زیان.
ظهوری ( از آنندراج ) .