دست برپیچیدن

پیشنهاد کاربران

دست [ کسی یا چیزی را ] برپیچیدن ؛ تافتن. مقهور کردن :
که من دست قدرت ندارم بهیچ
به سرپنجه دست قضا برمپیچ.
سعدی.

بپرس