دست بر ( به ) دوش انداختن ؛ دست بر دوش افگندن.
- || دست در گردن کسی کردن :
سنبلی دست به دوش سمن انداخته بود
زلف خورشیدپناه تو بیادم آمد.
صائب ( از آنندراج ) .
- || دست در گردن کسی کردن :
سنبلی دست به دوش سمن انداخته بود
زلف خورشیدپناه تو بیادم آمد.
صائب ( از آنندراج ) .