دست بر دعا داشتن ؛ به درگاه خدا در حال استغاثه بودن :
ولی همچنان بر دعا داشت دست
که رنجور افتاده بر پای جست.
سعدی.
برای ختم سخن دست بر دعا دارم
امیدوار قبول از مهیمن غفار.
سعدی.
ولی همچنان بر دعا داشت دست
که رنجور افتاده بر پای جست.
سعدی.
برای ختم سخن دست بر دعا دارم
امیدوار قبول از مهیمن غفار.
سعدی.