دست بد را شستن

پیشنهاد کاربران

دست بد را شستن ؛ بد را دست شُستن. آماده شدن بدی را :
ز تور اندر آمد زیان از نخست
کجا با پدر دست بد را بشست.
فردوسی.
بیامد هر آن کس که نیکی بجست
مباد آنکه اودست بد را بشست.
فردوسی.