دست از سر کسی برداشتن
اصطلاحات و ضرب المثل ها
کسی را رها کردن / آزار ندادن؛ مزاحم کسی نشدن
مثال:
- کینه ی شتری داشت و اگر با کسی خرده حسابی پیدا می کرد، می گفت اگر آن سر دنیا هم باشد، دست از سرش برنمی دارم.
- بابا دست از سر کچل ما بردار دیگه، چی از جون ما می خوای؟
پیشنهاد کاربران
باجی خیرم ده . کنایه ای تعبیری از �ولم کن �. �دست از سرم بردار�.