دزدکی

/dozdaki/

مترادف دزدکی: پاورچین، پنهانی، دزدانه، قاچاقی، محرمانه، مخفیانه

متضاد دزدکی: آشکارا، فاش

معنی انگلیسی:
stealthily, furtive, sneak, sneaky, surreptitious

لغت نامه دهخدا

دزدکی. [ دُ دَ ] ( ق مرکب ) چون دزد. بسان دزد. چون دزدان. دزدانه. دزدوار.بصورت دزدی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || پنهانی. مخفیانه. به نهانی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
- دزدکی ؛ در چیزی دیدن و نگاه کردن ، دزدیده در وی نظر کردن. از زیر چشم دیدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

۱ - بطور دزدی دزدانه . ۲ - پنهانی مخفیانه .
چون دزد . به نهانی

فرهنگ معین

(دُ دَ ) (ق مر. ) پنهانی ، مخفیانه .

فرهنگ عمید

۱. به طور پنهانی، دور از چشم دیگران: او دزدکی غذا می خورد.
۲. (صفت ) پنهانی، یواشکی: لبخند دزدکی.

گویش مازنی

/dezdeki/ پنهانی

مترادف ها

privy (صفت)
اختصاصی، صمیمی، دزدکی

furtive (صفت)
پنهان، رمزی، نهانی، مخفی، زیر جلی، دزدکی

slinky (صفت)
دزدکی، خوش ژست

stealthy (صفت)
دزدکی، یواشکی، زیرجلکی

snoopy (صفت)
دزدکی، پویان

فارسی به عربی

مخفی

پیشنهاد کاربران

بپرس