درینگ


معنی انگلیسی:
twang

لغت نامه دهخدا

درینگ. [ دِ ] ( اِصوت ) حکایت یک بارآواز برخورد چیزی به چیزی فلزی یا شیشه ای یا طنین شکستن ناگهانی جسمی شیشه ای یا بلوری. آوازی که ا ز تصادم مضارب یا ناخن با ساز ایجاد شود. جرینگ.
- درینگ درینگ ؛ حکایت مکرر آواز برخورد چیزی به جسمی فلزی یا شیشه ای و طنین شکستن پیاپی بلور یا شیشه درینگ و درینگ ، جرینگ جرینگ. و رجوع به جرینگ شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) آوازی که از تصادم مضراب یا ناخن با ساز ایجاد شود جرینگ .
حکایت یکی بار آواز بر خورد چیزی به چیزی فلزی یا شیشه ای یا طنین شکستن ناگهانی جسمی شیشه ای یا بلوری . درینگ درینگ .

پیشنهاد کاربران

بپرس