دریای دمان

پیشنهاد کاربران

دریای دمان ؛ دریای خروشنده. بحر خروشان. دریای توفنده. منقلب. مواج. طوفانی. آشفته. ( یادداشت مؤلف ) :
نتوان گفت که دریای دمان را دگر است
نتوان گفت که درهای دگر جز در اوست.
فرخی.
اندرین مدت یک سال در اقصای جهان
...
[مشاهده متن کامل]

همچو دریای دمان کرد به گیتی لشکر.
فرخی.
دو لشکر یکدگر را شد برابر
چو دریای دمان از باد صرصر.
( ویس و رامین ) .
با دل دوست کسی را نبود بیم دمار
کی بود بر لب دریای دمان بیم عطش.
ادیب صابر.

بپرس