درگذشتن از حد

پیشنهاد کاربران

درگذشتن از حد ؛ بیرون از حد و اندازه شدن و از حدود خویش تجاوز کردن. ( ناظم الاطباء ) . تجاوز از حد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . از اندازه بیرون شدن. اشطاط. افراط. اعتداء. ( دهار ) . تجاوز. تعتی. ( منتهی
...
[مشاهده متن کامل]
الارب ) . تعدی. ( دهار ) . تقون. خط. ( منتهی الارب ) . شطط. طاغوت. طاقیة. ( دهار ) . طغوان. ( منتهی الارب ) . طغوی ̍. طغیان. ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ) . عتو. عتی. ( دهار ) ( منتهی الارب ) : هارون گفت ای پسر کرم آنست که عفو کنی وگر نتوانی تو نیزش دشنام مادر ده نه چندان که از حد درگذرد. ( گلستان سعدی ) . صلف ؛ ازحد خود درگذشتن در سخن. طغی ، طغیان ؛ درگذشتن از حد در کفر. فحش ؛ درگذشتن از حد در جواب و ستم کردن در آن. ( از منتهی الارب ) .

بپرس