درکش


معنی انگلیسی:
extortioner, grasping, sponger, vampire, hustler

لغت نامه دهخدا

درکش. [ دَ ک ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سملقان بخش مانه شهرستان بجنورد واقع در 40 هزارگزی جنوب باختری مانه و سر راه شوسه عمومی بجنورد به نردین ، با 114 تن سکنه. آب آن از چشمه و رودخانه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان سملقان بخش مانه شهرستان بجنورد واقع در ۴٠ هزار گزی جنوب باختری مانه و سر راه شوسه عمومی بجنورد به نردین

واژه نامه بختیاریکا

( دَرکَش ) پایین بکش
( دَرکَش ) ( ● ) ؛ پایین آورنده؛ ساقط کننده

دانشنامه عمومی

درکش روستایی در دهستان آلمه بخش سملقان شهرستان مانه و سملقان استان خراسان شمالی ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۱٬۰۲۷ نفر ( ۳۱۶خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس درکش
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

sponger (اسم)
درکش، طفیلی، مفت خور

absorbent (صفت)
جاذب، دارای خاصیت جذب، درکش، دراشام

absorbing (صفت)
جاذب، درکش، دراشام، جذاب، جالب، دلربا

فارسی به عربی

امتصاص , عضو ماص

پیشنهاد کاربران

بپرس