imperceptible (صفت)جزئی، تدریجی، غیر محسوس، درک نکردنی، غیر قابل مشاهده، دیده نشدنی، نفهمیدنیimpenetrable (صفت)پوشیده، غیر قابل رسوخ، سوراخ نشدنی، داخل نشدنی، نفوذ نکردنی، درک نکردنیincomprehensible (صفت)درک نکردنی، نفهمیدنی، دور از فهمintangible (صفت)بغرنج، درک نکردنی، لمس ناپذیر، نا هویدا