درک شکل ( انگلیسی: FORM PERCEPTION ) توان تمیز اشیاء و پدیده های مادی بر اساس شکل آنهاست. شکل ظاهری پدیده های مادی در شناخت دیداری ما از محیط نقش بسیار مهمی دارند. اگرچه گاه اندازه و رنگ اشیاء ما را در شناسایی و بازشناسی اجزاء محیطی راهنمایی می کنند اما در اکثر موارد، راه برد اصلی ما در تشخیص و بازشناسی ماهیت پدیده های مادی در محیط شکل آنهاست. [ ۱] یکی از نظریاتی که سعی دارد چگونگی ادراک شکل را توضیح دهد بر تشخیص ویژگی های شکل استوار است. در دستگاه عصبی ما سلولهای خاصی نسبت به نشانه های مشخصی حساسند. برای مثال دیدن یک خط عمودی یا دیدن تقاطع دو پاره خط با زاویه ای خاص باعث شلیک نمونه های مشخصی از این سلولها می شود. به این ترتیب شاید دیدن هر شکلی مجموعه خاصی از سلولهای ویژگی یاب را فعال کرده و لیستی از ویژگی های شکل در معرض دید را به حافظه مخابره می کند. سپس داده های لیست با الگوهای طبقه بندی اشکال در حافظه مقایسه شده و در صورت تطبیق با یکی از الگوها آن شکل بازشناسی می شود. برای مثال دیدن شکلی که دارای ۴ زاویه قائم و ۴ ضلع مساوی است قابل تطبیق با الگوی مربع است و به عنوان یک مربع درک می شود. اما بازشناسی همه شکلها به سادگی یک مربع دو بعدی نیست. اشیائی که در معرض دید ما قرار می گیرند بسیار گوناگون بوده و بر اساس زاویه دید تغییر شکل می دهند. در ثانی در عمل ما قادریم در بسیاری از موارد، شکل یک شیء را تنها با دیدن بخش عمدهٔ آن تشخیص دهیم. برای مثال تشخیص گربه همسایه، چه در حال دویدن یا خوابیدن و حتی زمانی که بخشی از دمش در پشت کمد پنهان است، معمولاً برای ما دشوار نیست؛ بنابراین اگر به بازشناسی یک شکل بر اساس لیست ویژگیهای آن شکل باور داشته باشیم. اولا چنین لیستی باید حاوی جزئیات بسیاری باشد و ثانیاً الگوی قیاس نیز باید قابلیت انعطاف پذیری بالایی داشته باشد. اما در واقع در نگاه ما بسیاری از جزئیات یک شکل نادیده گرفته شده و بعضی از ویژگیها برجسته می شوند. این شیوه که طی آن دستگاه بینایی ما جزئیات خاصی را غربال کرده و جزئیات دیگری را بر اساس درجه اهمیت طبقه بندی می کند، تشخیص ویژگی نام دارد. برای مثال پوست تن یک گربه خانگی دارای تعداد بیشماری خطوط و زوایای مختلف است اما آنچه در نگاه ما برجسته می شود، خطوط خارجی حیوان است؛ یعنی همان خطوطی که شکل گربه را از زمینه اطرافش متمایز می کنند. برای ما سایه گربه اهمیتی ندارد، چرا که سایه حیوان اطلاعات مفیدی در مورد هویت گربه در اختیار ما نمی گذارد. به سخن دیگر درک ما از یک شکل، تفسیری است که ما از محسوسات دیده خود می کنیم. چرا که ویژگیهای یک شکل گاه در ابتدای امر به کلی نادیده گرفته می شوند. برای مثال در تصویر بالا سمت چپ، ویژگیهای حروف در کلمه ( LIFT ) نخست نادیده گرفته شده و ویژگیهای چند شکل هندسی بی معنی برجسته می شوند. اما تفسیر دوباره ما از محسوسات دیده، به این اشکال هندسی بی معنی آرایشی مطابق محفوظات ما داده و حروف کلمه در مقابل چشمان ما نمایان می شوند. با این حساب می توان ادعا کرد که ویژگیهای یک شکل همانقدر که به خود شکل وابسته اند به دید ناظر بستگی دارند. تفسیر پذیری مشاهدات عینی و اهمیت تشخیص ویژگیها در تعامل با ظرفیت های ذهنی از جمله حافظه، در موارد دیگری نیز قابل اثبات و استناد است. این موارد به تفصیل در روان شناسی گشتالت تحت مطالعه قرار دارند. [ ۲]



این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف



wiki: درک شکل