درپاش

لغت نامه دهخدا

درپاش. [ دُ ] ( نف مرکب ) درپاشنده. دربار :
چون از سرقصه های درپاش
شد قصه قیس در جهان فاش.
نظامی.

پیشنهاد کاربران

بپرس