درویده. [دِ رَ دَ ] ( ن مف ) دروده. دروشده. ( ناظم الاطباء ). که درو شده باشد. حصید. محصود. و رجوع به درویدن شود.
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسیواژه ی درویده از ریشه ی واژه ی درویدن فارسی هست+ عکس و لینک