دروگرزاده

پیشنهاد کاربران

دروگرزاده ؛ فرزند دروگر. بچه نجار. آنکه پدرش دروگر و نجار باشد :
وز دگر سو چون خلیل اﷲ دروگرزاده ام
بود خواهرگیر عیسی مادر ترسای من.
خاقانی.
زان کرامتها که حق با این دروگرزاده کرد
می کشند از کینه چون نمرود بر گردون کمان.
خاقانی.

بپرس