درون سوی


معنی انگلیسی:
inbound, into, intro-, inwards

لغت نامه دهخدا

درون سوی. [ دَ ] ( اِ مرکب ) سوی درون. درون سو. جانب انسی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رجوع به درونسو شود.

فرهنگ فارسی

سوی درون درون سو جانب انسی، ( درونسو ی ) سمت داخل جهت داخل مقابل برونسو .

پیشنهاد کاربران

بپرس