دروغی. [ دُ ] ( ص نسبی ) منسوب به دروغ. مربوط به دروغ. دروغ. کاذب. دروغگو. ( ناظم الاطباء ). دروغین. کاذبه. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). باطل. نادرست. || ساختگی. مصنوعی : کسری و جم به درگهت هردو شهی دروغی اندحاتم و معن بردرت هردو گدای راستین.سلمان ساوجی.
quack (اسم)قلابی، چاخان، شارلاتان، زبان باز، ادم شارلاتان، طبیب، دروغی، صدای اردکfactitious (صفت)مصنوعی، ساختگی، صوری، دروغی، وانمود کننده، بهانه کننده، غیر طبیعیfactitive (صفت)مصنوعی، ساختگی، صوری، دروغی، وانمود کننده، بهانه کننده، غیر طبیعیsham (صفت)قلابی، کمرو، دروغی