دروغزن کردن ؛ نسبت دروغ دادن. متهم کردن کسی را که دروغگو است و دروغزن است : سه تن از لشکریان برخاستند ولیدبن عتبه و یزیدبن عصیان و سفیان و ضحاک را دروغزن کردند. ( ترجمه طبری بلعمی ) . موسی به طبع تنگدل
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
بود و دانست که پیغمبران را دلی باید فراخ. . . تا هر چه مر او را آید از سختی. . . و از آنکه او را دروغزن کنند و جادوی خوانند آن احتمال تواند کردن. ( ترجمه طبری بلعمی ) . بهرام به سخن درآمد و گفت من شما را دروغزن نکنم بر آنچه گفتید از مذهب یزدجرد. ( ترجمه طبری بلعمی ) . به کدام نعمتهای خدایتان همی مرپیغامبر را دروغزن کنید؟ ( جامع الحکمتین ناصرخسرو ص 423 ) . چنانک خدای تعالی گفت اندر گروههایی که امامان روزگار خویش را دروغزن کردند. ( جامعالحکمتین ص 162 ) .