دروغ کردن
لغت نامه دهخدا
- دروغ کردن وعده را ؛ خلف وعد. خلاف ، اخلاف وعده. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
- دروغ کردن در سخن ؛ سمهجة. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
دروغ کردن: تکذیب کردن، دروغ انگاشتن. «دروغ کردند پیشتر از ایشان»، در ترجمه کذبت قبلهم قوم نوح ( 54:9 ) . موید الدین شیرازی، بنیاد تاویل