درودول ( Darodul ) :
این واژه، واژه ایست که برای نخستین بار در اساطیر نژاد ژرمن ها ( ژرمن پاگانیزم ) به کار رفته و لقبی بوده که توسط خدایان، به افراد پست نژاد و نا اصیل اطلاق میگشت که توسط شیاطین برای زاد و ولد انتخاب میشدند. این لغت، از ادبیات اساطیری غرب اروپا، به دلایلی نامشخص، به بخش ارمنی اروپا نشین منتقل گشت، که نمونه تاریخی آن در ادبیات پارسی، در اطلاقیست که خسرو ( شاهزاده ایرانیان ) خطاب به شیرین ( شاهدخت ارمنی الاصل ) نسبت به فرهاد ( فردی عامی که عاشق شیرین بود ) به کار برد.
... [مشاهده متن کامل]
در سال 1920 میلادی، پروفسور جیکسون ویلیامز انگلیسی، در برخوردی که با متون کهن ادبیات پارسی داشت، به این واژه برخورد، و از آن تاریخ، تحقیقات راجع به تبارشناسی ( Etymology ) این واژه آغاز گشت و بعد از چند سال، فروکش نمود. این کلمه، دوباره سالها در انزوا قرار گرفته و از ادبیات عامه مردم ایران، حذف گردید.
جایگاه این کلمه در ادبیات امروزی، در تضاد با صفتی است که گروه های زیرزمینی سبک رپ، نسبت به مخالفین خویش دارند.
در کتاب ویلیازم ، این نمونه ی شعری، مصداقی از کاربرد این واژه می باشد:
درودول تبارش سیاهی نمود
سپس عزم خود رو به شاهی فزود
تو شیرین اگر همسر وی شوی
به تخم تباهی به تلخی روی
برای مطالعه بیشتر راجع به تبار شناسی اساطیری این واژه، می توان به مراجع زیر و مراجعی که در کتاب ویلیامز هست، رجوع نمود:
The mythology of all races ( 12 vols ) by Gray
Jackson, A. V. Williams. Early Persian Poetry, from the Beginnings Down, to the Time of Firdausi
این واژه، واژه ایست که برای نخستین بار در اساطیر نژاد ژرمن ها ( ژرمن پاگانیزم ) به کار رفته و لقبی بوده که توسط خدایان، به افراد پست نژاد و نا اصیل اطلاق میگشت که توسط شیاطین برای زاد و ولد انتخاب میشدند. این لغت، از ادبیات اساطیری غرب اروپا، به دلایلی نامشخص، به بخش ارمنی اروپا نشین منتقل گشت، که نمونه تاریخی آن در ادبیات پارسی، در اطلاقیست که خسرو ( شاهزاده ایرانیان ) خطاب به شیرین ( شاهدخت ارمنی الاصل ) نسبت به فرهاد ( فردی عامی که عاشق شیرین بود ) به کار برد.
... [مشاهده متن کامل]
در سال 1920 میلادی، پروفسور جیکسون ویلیامز انگلیسی، در برخوردی که با متون کهن ادبیات پارسی داشت، به این واژه برخورد، و از آن تاریخ، تحقیقات راجع به تبارشناسی ( Etymology ) این واژه آغاز گشت و بعد از چند سال، فروکش نمود. این کلمه، دوباره سالها در انزوا قرار گرفته و از ادبیات عامه مردم ایران، حذف گردید.
جایگاه این کلمه در ادبیات امروزی، در تضاد با صفتی است که گروه های زیرزمینی سبک رپ، نسبت به مخالفین خویش دارند.
در کتاب ویلیازم ، این نمونه ی شعری، مصداقی از کاربرد این واژه می باشد:
درودول تبارش سیاهی نمود
سپس عزم خود رو به شاهی فزود
تو شیرین اگر همسر وی شوی
به تخم تباهی به تلخی روی
برای مطالعه بیشتر راجع به تبار شناسی اساطیری این واژه، می توان به مراجع زیر و مراجعی که در کتاب ویلیامز هست، رجوع نمود: