درو کردن


معنی انگلیسی:
cut, harvest, mow, reap

لغت نامه دهخدا

درو کردن. [ دِ رَ / رُو ک َ دَ ] ( مص مرکب ) درویدن. درودن. خسودن. خسوردن. دُریدن. حَوقله. قطع کردن گندم و جو و امثال آن بوسیله داس یا ابزاری دیگر :
کهن باغ را وقت نو کردن است
نوان را حساب درو کردن است.
نظامی.
شراب از خوی به رویش تخم افشاند
توان خورشید از رویش درو کرد.
ظهوری ( از آنندراج ، ذیل درود ).
- امثال :
کسی جو نکاشت که گندم درو کرد. ( امثال و حکم ).
که کاشت و که درو کرد. ( امثال و حکم ).
|| بسیار کُشتن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). و رجوع به درو شود.

فرهنگ فارسی

درویدن درودن خسودن خسوردن

واژه نامه بختیاریکا

چیدِن

دانشنامه عمومی

درو کردن (هنرهای رزمی). دروکردن ( جاروکردن ) یکی از دو دسته از فنون هنرهای رزمی است. از حالت ایستاده، جاروها پرتاب یا برداشتن هستند که عمدتاً از پاها برای حمله به پاهای حریف استفاده می کنند. بر روی خاک ، جاروکردن ها تکنیک هایی برای معکوس کردن وضعیت گلاویزی از موقعیت دفاعی هستند.
هنگام ایستادن، این تکنیکی است که برای بردن حریف به زمین با ضربه پاهای او از زیر آنها استفاده می شود، بنابراین به عنوان پرتاب یا انداختن طبقه بندی می شود. نیروی جاروکردن یا عمود بر پای حریف اجرا می شود یا در اثر برخورد با پا بالا می رود و پا را از روی زمین بلند می کند. می توان از جارو برای بردن حریف به زمین استفاده کرد یا به سادگی می تواند تعادل حریف را به اندازه کافی بر هم بزند تا یک فضای کافی برای مشت یا لگد ایجاد شود. در ژاپنی به آن آشی بارای ( به انگلیسی  : ashi - barai ) می گویند.
جارو زدن، زمانی که در زمینه نبرد خاک به آن اشاره می شود، تکنیکی است که برای انتقال از موقعیت خنثی یا دفاعی به موقعیت غالب استفاده می شود، مانند حرکت تمرین کننده از گارد حریف به فول گارد ، از این رو اصطلاح جایگزین «معکوس کردن» است. به عنوان تسلط مواضع معکوس شده است.
تکنیک Push Sweep یکی از جاروهای دفاعی است که در جیو جیتسو برزیلی توضیح داده شده است. ویژگی اصلی Push Sweep این است که تمرین کننده با پای خود زانوی حریف را از زیر آن بیرون می کشد، زمانی که تمرین کننده حریف را در گارد باز خود دارد. Push Sweep شبیه Scissor Sweep است که از حرکت قیچی پاها برای جارو کردن حریف استفاده می کند، اما جزئیات هل دادن زانوی حریف را از زیر آنها به بیرون اضافه می کند. این جزئیات اضافی زمانی مورد نیاز است که حریف یک پایه گسترده برای جلوگیری از Scissor Sweep نگه می دارد. [ ۱]
عکس درو کردن (هنرهای رزمی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

reap (فعل)
بدست اوردن، جمع اوری کردن، درو کردن

scythe (فعل)
درو کردن، با داس بردن

فارسی به عربی

احصد , منجل

پیشنهاد کاربران

کشاورز گاهی به کاه نیاز دارد کشت را ( گندم یا جو ) از بیخ از دم گِل میزند ودرو می کند و قل، قل می درود.
وگاهی به کاه نیاز ندارد واز بالا ی ساقه کشت را می رود که سِرَقُم وبیشتر قل وقم می گویند پس قل وقم گفته می شود . وسپس به قلع وقمع گراییده است. اینک یافتیم که فارسی است. قُم را قَمچ هم می گویند.
برداشتان. مثل گندم. مثل برداشتن محصول
reap
( بریدن و ) درو کردن
e. g. farmers were reaping wheat
کشاورزان گندم درو می کردند.
خسودن

بپرس