درو زن
لغت نامه دهخدا
دروزن. [ دِ رَ / رُو زَ ] ( نف مرکب ) حصّاد و دروگر. ( ناظم الاطباء ). درونده غله. ( از شعوری ج 1 ورق 450 ).
فرهنگ فارسی
حصاد و دروگر درونده غله
گویش مازنی
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
درو اسم دخترانه ترکی است به مهنی اب صاف یا اب ضلالی
اسم درو دخترانه است و ترکی به معنی اب اب صاف یا اب ضلال است
در زبان لری بختیاری به معنی
دروغ زننده.
دروغ زننده.
در زبان لری بختیاری به معنی
دروغ گو.
درو::دروغ
Doro zan
دروغ گو.
درو::دروغ