درهم زدن. [ دَ هََ زَ دَ ] ( مص مرکب ) به هم پیوستن.- دست درهم زدن ؛ دست به دست هم دادن. دست خودرا به دست دیگری اتصال دادن : دست درهم زده چون یاران در یاران پیچ در پیچ چنان زلفک عیاران.منوچهری