دره بیداد
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
دره بیداد ؛ دره سخت عمیق و دراز و خشک. نهایت عمیق که آواز به تک آن نرسد، یا آوا از تک آن برنیاید. که کس آنجا مر کس را نرسد. ( از امثال و حکم ) .
- || مجازاً، جای بی فریادرس. ظلمکده.
- || مجازاً، جای بی فریادرس. ظلمکده.
دره بیداد ؛ دره ای که از بس دوری آواز بتک آن نتواند رسید. آنجا که ستم بسیار کنند.