درنگ کار

لغت نامه دهخدا

درنگ کار. [ دِ رَ ] ( ص مرکب ) درنگ کننده. بطی ءالعمل. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). آهسته کار. کسی که در آن حال که به انجاح حاجت پردازد آهستگی و سستی ورزد و سپس بماند. ( از منتهی الارب ، ذیل لثلاث ). بَطی ٔ. رَیِّث. زَیْحَنّة. عَنّان. لَثلاث. لَثلاثة. مِعتام. مُلایس. نَجیث. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

درنگ کننده بطئ العمل آهسته کار کسی که در آن حال که به انجاح حاجت پردازد آهستگی و سستی و رزد و سپس بماند

پیشنهاد کاربران

بپرس