دیکشنری
مترجم
بپرس
درنورداندن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
درنورداندن. [ دَ ن َ وَ دَ ] ( مص مرکب ) درنوردیدن. طی کردن. رجوع به این ترکیب ذیل نورداندن شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک