درنجش، زمزمه، گله و شکایت زیر لب
درخشیدن.
در گویش نهاوندی درنجیدن یعنی درخشیدن.
مِدُرِنجَه : می درخشه.
در گویش نهاوندی درنجیدن یعنی درخشیدن.
مِدُرِنجَه : می درخشه.
به ضم د و به ضم ر . در گویش لری بروجردی به معنی درخشیدن میباشد
در گویش لری بروجردی یعنی درخشیدن