درنبست

پیشنهاد کاربران

درود ( درستی و راستی ) رسد به شما
این واژه نَبَست است: بهره نبردن، استفاده نکردن و. . .
مانند: کار نبستن: به کار نبردن
که در بوستان سعدی، داستان مُلک ( پادشاهی ) روم با دانشمند آمده است؛ و درباره بهره بردن از فرصت، ناپایداری جهان، حرص مال دنیا نخوردن و نیکی کردن به دیگران و. . .
...
[مشاهده متن کامل]


این دنیا انقدر ارزش نداره پس تا می تونیم به هم کمک کنیم!
بخشی از چکامه:
یکی را که سعی قدم پیشتر/
به درگاه حق، منزلت بیشتر
یکی باز پس خائن و شرمسار/
بترسد هَمی، مردِ ناکرده کار
بِهِل تا به دندان گزد پُشت دست/
تنوری چنین گرم و نانی نَبَست
معنی: بگذار که پشت دستش رو با دندان گاز بگیره یا افسوس ( حسرت ) بخوره/
وقتی نمی تونه نون را تا تنور داغ هست از اون استفاده کنه
یا تا تنور داغ هست باید بچسبونی و از فرصتت بهره ببری!
بدانی گه غله برداشتن/
که سستی بود تخم ناکاشتن
خوشحال شدم از آشناییتون و از این که تونستم کمکی کرده باشم😇

در بیت زیر دیدمو و معنی کل بیت اشاره به کسی دارد که فرصتی خوب داشته و از دست داده
بِهِل تا به دَندان بَرَد پشت دست تنوری چنین گرم و نان درنبست
از بیتی دیدم
بِهِل تا به دَندان بَرَد پُشت دست تَنوری چنین گرم و نان درنبست