درمیان گرفتن


معنی انگلیسی:
intercept, surround

پیشنهاد کاربران

در میان گرفتن ؛ احاطه کردن :
احاطه کرد خط آن آفتاب تابان را
گرفت خیل پری در میان سلیمان را.
صائب.
محاصره کردن

بپرس