درمالیده. [دَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) مالیده. نیم گرد. دوردار. بدون تیزه : دیوار مسجد [ مسجدالحرام ] قائمه نیست و رکنها درمالیده است تا به مدوری مایل است ،که چون در مسجد نماز کنند از همه جوانب روی به خانه باید کرد. ( سفرنامه ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 91 ).