درم درم بریدن

پیشنهاد کاربران

درم درم بریدن ؛ گرد گرد بریدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . حلقه حلقه بریدن. بریدن قطعه هایی که به اندازه یک درم باشد: بگیرند گزر ده من و پاکیزه بشویند و بن او از وی بفکنند و آنرا درم درم ببرند و در دیگی سنگین کنند. ( ذخیره خوارزمشاهی ) . ترب را چون درم درم ببرند و یک روز بنهند. ( ذخیره خوارزمشاهی ) . || پولک :
...
[مشاهده متن کامل]

زلف بنفشه رسن گردنش
دیده نرگس درم دامنش.
نظامی.

بپرس