درم خوار. [ دِ رَ خوا / خا ] ( نف مرکب ) هزینه کننده درم. که درم نگاه ندارد و برهم نینبارد. مقابل درم دوست و درم جوی : تا درم خوار و درم بخش بود مرد سخی تا درم جوی و درم دوست بود مرد لئیم.
فرخی.
فرهنگ فارسی
هزینه کنند. درم که درم نگاه ندارد و بر هم نینبارد مقابل درم دوست و درم جوی