درم بر هم نهادن ؛ انباشتن درم بر روی هم و خرج نکردن آن :گشاده ستی به کوشش دست و بربسته زبان و دلدهن بر هم نهاده ستی مگر بنْهی درم بر هم. ناصرخسرو.+ عکس و لینک