درف

لغت نامه دهخدا

درف. [ دَ ] ( ع اِ ) پناه و سایه و جانب. ( منتهی الارب ). کنف و ظل. ( اقرب الموارد ). گویند: هو تحت درف فلان ؛ یعنی او در کنف و سایه فلان است. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

پناه و سایه و جانب کنف و ظل

واژه نامه بختیاریکا

( صت ) ؛ ظرف

پیشنهاد کاربران

بپرس