پشتم قوی به فضل خدایست و طاعتش
تا دررسم مگر به رسول و شفاعتش.
ناصرخسرو.
سلام من بر شما باد ای اهل گورها، رحمت خدا بر آنها باد که پیش از شما رفتند و بر آنان که از پس شما خواهند رفت وما ان شأاﷲ به شما دررسیم. ( قصص الانبیاء ص 235 ).|| واصل شدن. آمدن. رسیدن. وارد شدن. داخل شدن. فرا رسیدن : امروز بوالحسن دررسید با لشکری انبوه و آراسته ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 110 ). بر اثر این دیو سوار خیلتاش دررسید. ( تاریخ بیهقی ص 118 ). پس از رسیدن ما [ مسعود ] به نشابور رسول خلیفه دررسید با عهد و لوا. ( تاریخ بیهقی ). ما فرمودیم تا این قوم راکه از غزنین دررسیدند بنواختند. ( تاریخ بیهقی ). حاجب... پیغام داد که... معتمدی از هرات به نزدیک امیر می آید به چند پیغام ، فریضه باشد که امروز دررسد. ( تاریخ بیهقی ). پیر شده ام و ساعت ساعت مرگ دررسد. ( تاریخ بیهقی ). روز چهارشنبه سوم ماه ذیقعده این سال دررسید. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 51 ). پس از آن چون خواجه بزرگ احمد دررسید مقرر گردانید تا باد حاسدان یکبارگی نشسته آمد. ( تاریخ بیهقی ). خطاب رب العزة در رسید که شما راست می گویید. ( قصص الانبیاء ص 17 ).
مائده از آسمان در می رسید
بی شری و بیع و بی گفت و شنید.
مولوی.
و آنکه پایش در ره کوشش شکست دررسید او را براق و برنشست.
مولوی.
ساده مردی چاشتگاهی دررسیددر سرا عدل سلیمانی دوید.
مولوی.
خاک قارون را چو فرمان دررسیدبا زر و تختش به قعر خود کشید.
مولوی.
که فردا چو پیک اجل دررسدبه حکم ضرورت زبان درکشی.
سعدی.
ای دوست روزها تو مقیم درش بباش باشد که دررسد شب قدر وصال دوست.
سعدی.
اکتناه ؛ دررسیدن به کنه چیزی. دراء؛ زود دررسیدن توجبه و دور شدن.دراک ؛ دررسیدن اسپ جانور دشتی را. مأل ، مألة؛ دررسیدن کار بر غفلت و بیخبری که آماده آن نبود و نمی دانست. ( از منتهی الارب ). || تحقیق کردن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). درنگریستن : بیشتر بخوانید ...