دردست. [ دَ دَ ] ( ص مرکب ) موجود و مهیا. ( آنندراج ). آماده. حاضر. مهیا. ( ناظم الاطباء ).- در دست دادن ؛ تسلیم کردن. ( ناظم الاطباء ).- || غدر و خیانت نمودن. ( ناظم الاطباء ).