می با جوانان خوردنم خاطر تمنا می کند
تا کودکان در پی فتند این پیر دردآشام را.
سعدی.
درین سماع همه ساقیان شاهدروی برین شراب همه صوفیان دردآشام.
سعدی.
مستی از من پرس و شور عاشقی آن کجا داند که دردآشام نیست.
سعدی.
آن حریفی که شب و روز می صاف کشدبود آیا که کند یاد ز دردآشامی.
حافظ.
جمله وحش و طیر مست جام عشق جان هر یک گشته دردآشام عشق.
اسیر لاهیجی ( از آنندراج ).
فلک امشب به کام رند دردآشام می گرددعسس رو خواب راحت کن که امشب جام می گردد.
ملا فغفور لاهیجانی ( از آنندراج ).