درد چشم

جدول کلمات

رمد

پیشنهاد کاربران

درد چشم ؛ رمد. عائر. ( دهار ) . أخذ. ساحک. ( منتهی الارب ) . دردی که بر چشم عارض شود. چشم درد:
همه درد چشم تو شد هستی تو
شو از نیستی توتیائی طلب کن.
خاقانی.
رمد

بپرس