درد و خشم

پیشنهاد کاربران

درد و خشم ؛ اندوه شدید و خشم :
دل گیو چونان شد از درد و خشم
که چون چشمه بودیش دریا به چشم.
فردوسی.
به یک هفته با سوک و باآب چشم
به درگاه بنشست با درد و خشم.
فردوسی.
یکی نامه بنوشت با درد و خشم
پر از آرزو دل ، پر از آب چشم.
فردوسی.