درخیز

لغت نامه دهخدا

درخیز. [ دَ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سبلوئیه بخش زرند شهرستان کرمان. واقعدر 30هزارگزی جنوب زرند و 5هزارگزی باختر راه مالروزرند به رفسنجان. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

پیشنهاد کاربران

درخیز روستایی بامردمی خونگرم مهمان نواز واصیل وپایبندبه اعتقادات ودرخیزهمان دره حاصلخیزاست که واقعا خوب اسمی برآن نهاده اند
با عرض سلام و احترام
درخیز به معنی دره حاصلخیز میباشد چون این روستا تقریبا در یک دره واقع شده و یکی از حاصل خیزترین خاکهای منطقه را دارد معنی دیگری هم که میتواند داشته باش ( در خیز ) یعنی گوهر و جواهر خیزاست که بازهم از حاصلخیز بودن برگرفته است
با تشکر

بپرس