درخوش

لغت نامه دهخدا

درخوش. [دَ خوَش ْ / خُش ْ ] ( اِ مرکب ) شوق. اشتیاق. ( برهان ) ( آنندراج ). خواهش. آرزو. میل. محبت. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس