درخور بودن


معنی انگلیسی:
aptitude, comport, deserve, fit, bear, beseem, merit

مترادف ها

befit (فعل)
مناسب بودن، درخور بودن، برازیدن

become (فعل)
مناسب بودن، شدن، درخور بودن، برازیدن، امدن به، زیبنده بودن، تحویل یافتن

فارسی به عربی

ناسب
اصبح، اصبح

پیشنهاد کاربران

لایق بودن ، سزاوار بودن ، استحقاق داشتن، حق دریافت چیزی را داشتن ، شایسته بودن ، مستحق بودن

بپرس